بایگانی ماهیانه: نوامبر 2018
درون سحابی روح
بیگ بنگ: این کلوزآپ کیهانی اعماق سحابی روح را نشان می دهد. ابرهای غبارآلود تیره و ضخیم در سمت چپ که دارای لبههای روشن ِ حاوی گاز درخشان هستند، سحابی IC 1871 نام دارد.
این نمای میدان تلسکوپی که حدود ۲۵ سال نوری وسعت دارد فقط بخش کوچکی از سحابیهای بزرگتر قلب و روح را تشکیل می دهد. این مجموعۀ تشکیل ستاره حدود ۶۵۰۰ سال نوری با ما فاصله دارد و به سمت صورت فلکی ذاتالکرسی واقع شده است. نمونهای از منطقۀ تشکیل ستاره یعنی ابرهای تشکیل ستارۀ IC 1871 توسط بادها و تابش ستارگان جوان پرجرم در این منطقه تشکیل شدهاند. این عکس برجسته به دلیل انتشار یک رنگ خاص از نور گاز هیدروژن برانگیخته، بیشتر به رنگ قرمز به نظر می رسد.
سایت علمی بیگ بنگ / منبع: apod
زیبایی زمین از فضا
بیگ بنگ: “الکساندر گرست” فضانورد ایستگاه فضایی بینالمللی، فیلم لحظه پرتاب فضاپیمای “پروگرس” را از فضا به ثبت رسانده است.
در ۱۶ نوامبر فضاپیمای روسی “پروگرس”(Progress MS-۱۰) از بایکونور قزاقستان، زمین را به مقصد فضا ترک کرد تا۱۳۰۰ کیلوگرم محموله خشک شامل غذا، لباس، لوازم، آزمایش و قطعات یدکی بستهبندی شده، سوخت، آب و …را به ایستگاه فضایی در ۴۰۰ کیلومتری زمین برساند. با دیدن این ویدئو حس و حالتون رو درباره زمین حیات بخش و زیبامون بنویسید…
سایت علمی بیگ بنگ / منبع: apod
شواهدی از مسمومیت با سرب در نئاندرتالها
بیگ بنگ: بر اساس تحقیقات جدیدی که دانشمندان دانشگاه گریفیت انجام دادند، دو دندان مربوط به کودکان نئاندرتال که ۲۵۰۰۰۰ سال پیش در فرانسه کنونی می زیستند، نشان می دهد که آنها به طور پیوسته در معرض میزان بالایی از سرب قرار داشتند؛ این فلز می تواند اثرات ناگواری بر رشد مغز و دستگاه عصبی بگذارد.
به گزارش بیگ بنگ، دکتر «تانیا اسمیت» محقق دانشگاه گریفیت و همکارانش از کشورهای استرالیا، آمریکا و فرانسه از دندانهای کودکان نئاندرتال ۲۵۰ هزار سال پیش برای بازسازی آب و هوای باستانی جنوب شرق فرانسه استفاده کردند. دکتر اسمیت گفت: «در طول رشد جنینی و کودکی، هر روز یک لایه دندان جدید شکل می گیرد. همچنانکه هر کدام از این حلقههای رشد شکل می گیرند، برخی از چند ماده شیمیایی که در بدن جریان می یابند، در هر لایه دریافت می شوند. با این کار، ترتیب زمانی قرارگیری در معرض آن ماده به وجود می آید.»
دانشمندان به اندازهگیری باریوم، سرب و اکسیژن موجود در دندانهای نئاندرتال ِ ۲۵۰ هزار ساله پرداختند تا شواهدی از قرارگیری در معرض مواد شیمیایی و تغییرات آب و هوا بدست بیاورند. تجزیه و تحلیل عناصر دندانها نشان داد که این کودکان به مدت کوتاهی در طول فصول سرد در معرض سرب قرار گرفتهاند؛ این مسمومیت احتمالا در اثر آب یا غذای آلوده یا استنشاق آتشِ حاوی سرب وقوع پیدا کرده است.
مولفان مطالعه این چنین توضیح دادند: «دو کودک نئاندرتال احتمالا سرب را بلعیده یا استنشاق کردهاند؛ آنها قدیمیترین نمونه از قرارگیری در معرض سرب به شمار می روند. این اتفاق در طول فصلهای سرد چندینبار به وقوع پیوست؛ محل وقوع آن هم به احتمال زیاد در غار بوده است زیرا منابع سرب زیرزمینی در ۲۵ کیلومتری محل باستانشناسی پیدا شدهاند.»
دکتر «کریستین آستین» محقق در دپارتمان پزشکی محیطی و بهداشت عمومی در دانشکده پزشکی اکاهان در مانت سینای گقت: «در زمانهای قدیم مردم فکر میکردند سرب تنها پس از صنعتی شدن جوامع در میان انسانها گسترش پیدا کرد و موجب بروز مسمومیتهایی گردید، اما این نتایج نشان می دهد که انسانهای ماقبل تاریخ نیز در معرض این فلز سمی قرار داشتهاند.»
دانشمندان در مطالعه خود از دستگاه میکروپروب یونی تقکیک بالای حساس «SHRIMP SI» برای نمونهبرداری از لایههای دندان و بازسازی میزان قرارگیری در معرض سرب استفاده کردند. این شواهد به تیم تحقیقات اجازه داد تا رشد افراد را مرتبط با فصول باستانی بدانند؛ یعنی یک نئاندرتال در فصل بهار به دنیا آمده و هر دو کودک نئاندرتال به احتمال زیاد در طول دوره های سرد بیشتر دچار بیماری می شدند.
یافتههای دانشمندان با الگوی فرزندآوری پستانداران در طول دورههای وفور غذا سازگاری دارد. دکتر اسمیت خاطر نشان کرد: «استفاده از دستگاه SHRIMP SI این امکان را به ما داد تا دریابیم یکی از نئاندرتالها در فصل بهار به دنیا آمده و ۲٫۵ سال بعد در فصل پائیز از شیر مادر دوری جست. هر دو کودک نئاندرتال به احتمال زیاد در طول دورههای سرد بیشتر دچار بیماری می شدند. ۲۵۰ هزار سال پیش، این منطقه از جنوب شرق فرانسه بسیار سردتر از امروز بوده است.»
حالا دانشمندان درصدد پی بردن به این نکته هستند که نئاندرتالها در بحبوحه زمستان چه کار کردند که باعث شد کودکان شان در معرض حجم بالایی از سرب سمی قرار بگیرند. دکتر اسمیت در پایان اظهار داشت: «این تحقیقات بینش جدیدی درباره رفتار نئاندرتالها به ما خواهد داد. باید نسبت به مطالعه دندانهای هومونینها و انسانهای اولیۀ ساکن آفریقا نیز اقدام کنیم» جزئیات بیشتر این مقاله پژوهشی در مجله Science Advances منتشر شده است.
ترجمه: منصور نقی لو/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: sci-news.com
احتمالا ایلان ماسک در سفر بدون بازگشت مریخ حضور خواهد داشت
ایلان ماسک طی مصاحبهای با “Axios” در شبکه “HBO”، به تعدادی از سوالات پیرامون سفر بدون بازگشت مریخ پاسخ داد و اعلام کرد که ۷۰ درصد احتمال دارد خود او نیز در این سفر در کنار سایرین باشد.
روز یکشنبه، ایلان ماسک طی مصاحبهای در شبکه تلویزیونی “HBO”، از احتمال حضور در سفر یکطرفه مریخ صحبت کرد. مدیر ارشد اجرای کمپانی فضایی اسپیس ایکس در پاسخ به سوال کارشناس Axios در مورد احتمال حضور وی در سفر به سیاره سرخ، گفت «ما اخیرا پیشرفتهای بسیار خوبی داشتیم که من در مورد آنها هیجانزده شدهام. من در حال صحبت برای رفتن به آنجا هستم.»
افرادی که برای رفتن به مریخ برنامهریزی میکنند، از همین حالا باید پول آن را کنار بگذارند زیرا رزرو یک صندلی در استارشیپ، «تقریبا چندصد هزار دلار» هزینه دارد. ظاهرا از این فضاپیما قرار است برای اولین سفر شخصی به ماه نیز استفاده شود.
هرچند، این سفر هم ریسکهای خود را دارد. ماسک در پاسخ به اینکه سفر یکطرفه به مریخ به نوعی یک فرار است، گفت: «احتمال مردن شما در مریخ بسیار بالاتر از زمین است و شانس زیادی برای مردن وجود دارد.»
سفر به سیاره سرخ برای تفریح نیست؛ حتی اگر شما به سلامت به مریخ برسید، باید «بدون توقف» مشغول کار برای ساخت یک پایگاه بر روی مریخ شوید. مطابق با گفتههای اخیر یکی از مهندسان اسپیس ایکس به نام “Paul Wooster”، افراد باید خارج از استارشیپ زندگی کنند. در نهایت، حتی اگر شما موفق به ایجاد پایگاه در مریخ شوید، در نهایت ممکن است به خاطر شرایط نامطلوب جان خود را از دست بدهید.
با این تفاسیر، ظاهرا ایلان ماسک برای رفتن مسر است:
افراد زیادی وجود دارند که کوهنوردی میکنند. [تعدادی از] مردم همیشه در کوه اورست میمیرند. آنها دوست دارند این کار (کوهنوردی) را به خاطر چالش آن انجام دهند.
طی این مصاحبه، ماسک در مورد دیدگاههای خود پیرامون ادغام هوش مصنوعی با انسانها و اینکه چگونه شرکت تسلا تا مرز ورشکست شدن نیز پیش رفت، صحبت کرد. مثل همیشه، طرفداران و مخالفان ایلان ماسک باز هم در توییتر حضور داشتند و نظرات خود را در مورد ماسک بیان میکردند:
در حال تماشای [مصاحبه] Axion با ایلان ماسک در شبکه HBO هستم. به نظر میرسد که مدتیست نخوابیده؛ صورت خود را اصلاح نکرده است و دائما لکنت زبان میگیرد (بیشتر از ۵ بار). با این حال، ایلان در خوابآلودترین وضعیت خود، بسیار هشیارتر از بسیاری از ماست. – Colin Heilbut
آیا او مشغول مصرف مواد در حین مصاحبه است؟ – Sistro Mondain
ماسک همچنین در توییتر میزبان یک نظرسنجی در مورد توخالی یا تخت بودن زمین بود که ۵۷ درصد از ۶۴۰ هزار شرکتکننده در این نظرسنجی، به توخالی و تخت بودن زمین رای دادند!
بررسی منشاء پیدایش آب در زمین
بیگ بنگ: بر طبق تحقیقات جدید آب موجود در زمین ممکن است از خرده سیارکها و گازهای خارجی بجای مانده از تشکیل خورشید به وجود آمده باشد. یافتههای جدید به دانشمندان کمک می کند تا بتوانند نحوۀ شکلگیری سیارات دیگر و پتانسیل زیستپذیری آنها را درک نمایند.
به گزارش بیگ بنگ، محققان بیان نمودند که برای بررسی رمز و راز منشاء آب ِ زمین به نظریۀ جدیدی دست یافتهاند. مطالعه جدید، ایدههای پراکندهای را در مورد هیدروژن موجود در آبهای زمین مطرح می کند و بیان می دارد که این عنصر بخشی از ابرهای گرد و غباری و گازهای باقی مانده از تشکیل خورشید است که سحابی خورشیدی نام دارد. برای شناسایی منابع آب موجود بر روی زمین، دانشمندان به جای اکسیژن منابع هیدروژن را مورد بررسی قرار دادند، زیرا این مولکول که مولکول دوم تشکیل دهنده آب است در سیستم خورشیدی بسیار فراوان می باشد.
بسیاری از دانشمندان نظریهای را مطرح کردهاند که از لحاظ تاریخی بسیار مستدل است. آنها بیان می دارند که تمام آبهای زمین از خرده سیارکها آمدهاند، چرا که شباهت زیادی بین آب اقیانوسها و آب موجود در خرده سیارکها وجود دارد. بر اساس نسبت دوتریوم، ایزوتوپ هیدروژن سنگینتر نسبت به هیدروژن معمولی، یکی از نشانههایی است که این موضوع را تایید می کند چرا که هیدروژن موجود در اقیانوسها بر اساس نسبت دوتریوم به آنچه در خرده سیارکها یافت می شود، شباهت بیشتری دارد. به گفته محققان، اقیانوسها ممکن است نتوانند کل داستان ِ هیدروژن زمین را نقل کنند.
استیون دش، استاد فیزیک دانشکده زمینشناسی و اکتشافات فضایی دانشگاه ایالتی آریزونا و یکی از نویسندگان مطالعه جدید، به سرپرستی پیتر بوسک گفت:« وقتی که دانشمندان نسبت ِ دوتریوم هیدروژن آب اقیانوسها را اندازهگیری می کنند و می بینند که به آنچه در سیارکها دیده می شود بسیار نزدیک است، به این نتیجه می رسند که این آب از خرده سیارکها آمده است.»
تحقیقات اخیر نشان می دهد که هیدروژن ِ موجود در اقیانوسهای زمین نشان دهندۀ هیدروژن موجود در کل ِ سیاره زمین نیست. نمونههایی از هیدروژن موجود در عمق درون زمین، در نزدیکی مرز بین هسته و گوشته، به طور قابل توجهی دارای دوتریوم بسیار کمتری است، که نشان می دهد این هیدروژن ممکن است از خرده سیارکها نیامده باشد. گازهای هلیوم و نئون نیز با امضاهای ایزوتوپی که نشان می دهد از سحابی خورشیدی به ارث رسیدهاند در گوشته زمین یافت می شوند. در مطالعه جدید، محققان مدل نظری جدیدی از شکلگیری زمین را ارائه نمودهاند که می تواند تفاوت بین هیدروژن موجود در اقیانوسهای زمین و مرز پوشش هسته و همچنین حضور گازهای نجیب در عمق ِ این سیاره را توضیح دهد.
مدلسازی پیدایش زمین
با توجه به مدل جدید محققان، چند میلیارد سال پیش، خرده سیارکهای بزرگ مملو از آب در سیارهها پدید آمدند، در حالی که سحابی خورشیدی هنوز هم در اطراف خورشید می چرخید. این خرده سیارکها، که بعنوان جنینهای سیارهای شناخته می شوند، به سرعت به هم برخورد کرده و بزرگتر شدند و در نهایت، انرژی لازم را برای ذوب کردن سطح بزرگترین جنین در اقیانوس ماگما به دست آوردند. این جنین بسیار بزرگ در نهایت به زمین تبدیل شد.
گازهای سحابی خورشیدی، از جمله هیدروژن و گازهای نجیب، تحت پوشش ِ جنین بزرگ پوشیده از ماگما قرار گرفتند و اتمسفر اولیه را تشکیل دادند. هیدروژن سحابی که حاوی دوتریوم کمتر است و سبکتر از هیدروژن خرده سیارهای می باشد، در آهن ذوب شدۀ اقیانوس ماگما حل شد. هیدروژن به وسیله فرآیندی که تفکیک ایزوتوپی نامیده می شود به سمت مرکز زمین جوان کشیده شد. هیدروژن، که در آهن حل شده بود، توسط آهن وارد هسته زمین شد، در حالی که بسیاری از ایزوتوپهای سنگینتر، نظیر “دوتریوم” در ماگما باقی ماندند و در نهایت سرد شدند و به گوشته تبدیل گردیدند. این مدل جدید، گازهای نجیب موجود در عمق گوشته و نسبت دوتریوم هیدروژن پایین موجود در هسته را نسبت به پوسته و اقیانوسها نشان می دهد.
نویسندگان از این مدل برای تخمین مقدار هیدروژن هر منبع استفاده نمودند. آنها نتیجه گرفتند که بیشتر هیدروژن از خرده سیارکها به جای مانده است، اما برخی از آبهای زمین از سحابی خورشیدی آمده است. جون وو، استاد تحقیقات دانشکده علوم مولکولی و اکتشاف زمینشناسی فضایی دانشگاه ایالتی آریزونا و نویسنده اصلی این مطالعه گفت: «یکی از هر ۱۰۰ مولکول آب موجود در زمین، از یک یا دو سحابی خورشیدی آمده است.» جزئیات بیشتر این پژوهش در نشریۀ Geophysical Research: Planets منتشر شده است.
ترجمه: سهیلا دوست پژوه/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: sciencedaily.com
پروکسیما قنطورس کجاست؟
بیگ بنگ: اخترشناسان در تاریخ ۲۴ اکتبر ۲۰۱۶ اعلام کردند پروکسیما قنطورس احتمالا سیارهای در اطراف خود دارد. این کشف وقتی مهم می شود که بدانیم پروکسیما قنطورس نزدیکترین ستاره به ما است و تنها ۴ سال نوری با ما فاصله دارد. اما موقعیت این ستاره نسبت به خورشید چگونه است؟
به گزارش بیگ بنگ، تصویر بالا مکان آلفا قنطورس و ستارههای اطراف آن را نشان میدهد. این نمودار ستارههایی با فاصلۀ ۱۲ سال نوری از خورشید را به تصویر کشیده است. نور منتشر شده از ستارهها (در این نمودار) میلیونها برابر بیشتراز خود ستارهها است که البته در این مقیاس میکروسکوپی بسیار کوچک به نظر می رسند. خطوط مورب برای نشان دادن سطح تساوی (استوا) و مقیاس بکار گرفته شدهاند و فاصلۀ هر خط با دیگری نشان دهندۀ چهار سال نوری است. خط ضخیمتر نشان دهندۀ اعتدال بهاری است (جهت زمین-خورشید در ۱ فروردین).
خطوط عمودی فرضی از سطح به ستارهها نشان میدهد در چه فاصلهای از شمال یا جنوب سطح قرار دارند. همچنین برخی ستارهها در بالا یا پایین این خطوط قرار دارند اما این ستارهها گمنام هستند و ممکن است نام آنها را نشنیده باشید؛ مثل لالاند ۲۱۱۸۵، لویتن ۸-۷۲۶، دیایکس کانکری. بیشتر ستارههایی که به ما نزدیک هستند، از خورشید کوچکتر هستند(کوتولههای سرخ). ستارههای مستثنی از این قاعده شباهنگ، شعرای شامی و آلفا قنطورس هستند.
آلفا قنطورس سومین ستارۀ بزرگ (از جایی که ما می بینیم و همچنین بدون در نظرگرفتن خورشید) است. همانند ستارههای اول و دوم، آلفا قنطورس یک ستاره در نمیکرۀ جنوبی است. این ستاره در فاصله بسیار دوری در جنوب نسبت به دو ستارۀ دیگر قرار دارد و به همین دلیل نام خاصی برای آن در نظر گرفته نشده است. نمودار فضایی این ستاره را در شیبی به سمت جنوب (با زوایه ۶۱- درجه) خورشید نشان میدهد. این زاویه به این معنی است که برای دیدن طلوع این ستاره، باید به عرض جغرافیایی جنوب فلوریدا رفت و برای بهتر دیدن آن باید به جنوب خط استوای زمین رفت.
سپس شما در تلسکوپ خود یک جفت ستاره می بینید که به راحتی قابل تفکیک هستند. در اینجا نموداری از این جفت ستاره را می بینید که برای پرکردن تقویم اخترشناسی استفاده شده است:
دو ستارۀ آلفا قنطورس. اخترشناسان آنها را آلفا قنطورس A و B نامیدهاند.
در واقع ستارۀ B به دور ستاره A گردش نمی کند بلکه هر دوی این ستارهها به دور مرکز مشترک گرانشی خود گردش می کنند. میتوانید ببینید که سال ۲۰۱۶، سالی است که ستارۀ B کمترین فاصله را از ستاره A دارد و در سال ۲۰۳۵ رویداد حضیض اتفاق می افتد. آلفا قنطورس A ستارهای بسیار شبیه به خورشید، اما کمی بزرگتر بوده و حدود ۴٫۶ میلیارد سال عمر بیشتری دارد. آلفا قنطورس B کمی کوچکتر بوده و دمای کمتری دارد. این دو ستاره در مدار بیضی شکل به دور مرکز مشترک گرانشی خود، در نزدیکترین حالت، ۱۱ واحد نجومی (فاصلۀ میان خورشید و زمین) و در دورترین حالت ۳۶ واحد نجومی با یکدیگر فاصله دارند.
فاصلۀ این منظومه از ما ۴٫۴ سال نوری است و نزدیکترین ستاره به ما محسوب می شود؛ بجز یک ستاره که در سال ۱۹۱۵ توسط رابرت جونز از جنوب آفریقا کشف شد). این ستاره یکی از بیشمار کوتولههای سرخی است که دمای پایینتر و نور کمتر آن را نشان میدهد. این ستاره ۷ برابر از خورشید کوچکتر بوده و روشنایی آن به قدر ۱۱ می رسد و ۱۰۰ برابر نور مورد نیاز کمتری برای دیده شدن با چشم غیرمسلح دارد. مطالعات بر روی این ستاره نشان میدهد فاصله آن با ما ۴٫۲۵ سال نوری است. از این رو پروکسیما قنطورس نزدیکترین ستاره به ما نامیده شده است.
نزدیکترین ستارهها نه تنها بیشترین اختلاف منظر (تغییر زاویه ظاهری با گردش زمین به دور خورشید) را دارند بلکه امکان حرکت خاص وسیعی دارند. به نظر می آید ستاره پروکسیما طی ۲۷ هزار سال آینده تا فاصله ۳ سال نوری از ما هم برسد. پروکسیما قنطورس کوچکترین ستاره سامانه سه ستارهای قنطورس است. منظومه این ستاره همچنین خانه سیاره “پروکسیما قنطورس بی” است که هم اندازه زمین است و در سال ۲۰۱۶ کشف شده است. پروکسیما قنطورس بی که به نام پروکسیما بی هم شناخته میشود، یک سیاره فراخورشیدی در مدار ستاره کوتوله سرخ پروکسیما قنطورس، نزدیکترین ستاره به خورشید است.
اگر نزدیکترین ستاره به خورشید ما، یک منبع آب داشته باشد، پس میلیونها منبع دیگر فقط در کهکشان خودمان وجود دارد. این سیاره فاصله کمتری از عطارد به خورشید نسبت به ستارۀ خود دارد بنابراین به دور خود گردش ندارد و همواره یک طرف آن به سمت ستاره و یک طرف آن به سمت فضای سرد قرار دارد. به یاد داشته باشید اگر موجودی بر روی این سیاره باشد و روزی با شما تماس بگیرد و بپرسد: “اسم شما چیست، چند تا پا دارید و چند نوع جنسیت در سیاره شما وجود دارد؟” چهار سال طول می کشد پاسخ شما را دریافت کند و هشت سال بعد نیز شما پاسخ او را دریافت خواهید کرد.
ترجمه: رضا کاظمی/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: earthsky.org
کمربند سیارکها چیست؟
بیگ بنگ: قطعه سنگهای باقیمانده از شکلگیری منظومه شمسی در پیرامون خورشید پراکنده شدهاند. بیشتر این اجرام که سیارک نامیده می شوند، در قالب کمربند سیارکی، میان مریخ و مشتری حرکت می کنند.
مدارهای سیارات درونی بصورت دوایر بزرگی در این تصویر از اجرام شناخته شده نشان داده شده است. نقاط سبز نشان دهندهٔ سیارکها در کمربند اصلی میان مریخ و مشتری می باشد. نقاط قرمز سیارکهایی هستند که دور از کمربند اصلی واقع شده و خطر اندکی برای برخورد به زمین دارند.
به گزارش بیگ بنگ، فاصله کمربند سیارکها با خورشید دو و نیم برابر بیشتر از فاصله زمین با خورشید است. میلیاردها سیارک در این کمربند وجود دارد. بیشتر سیارکها نسبتا کوچک هستند، اما سیارکهای بزرگتری را هم می توان میان آنها پیدا کرد. در اوایل حیات منظومه شمسی، گرد و غبار و سنگهای در حال چرخش به دور خورشید به دلیل گرانش در سیارهها گرد هم آمدند. اما ماحصل تمامی مواد یاد شده، دنیاهای جدید نبود. بلکه ناحیهای میان مریخ و مشتری بود که کمربند سیارکها را تشکیل داد.
این مسئله باعث سردرگمی برخی افراد می شود که کمربند از بقایای سیاره نابود شده ساخته شد یا جهانی که مجال ظهور پیدا نکرد. اما بنا به گزارش سازمان ناسا، جرم کل کمربند کمتر از ماه است، آنقدر کوچک که نمیتوان یک سیاره نامید. مشاهدۀ سایر سیارات به دانشمندان کمک می کند تا به شکل بهتری منظومه شمسی را درک نمایند. بر طبق یک نظریه نوپا موسوم به Grand Tack، در پنج میلیون سال نخست منظومه شمسی، مشتری و مریخ قبل از تغییر جهت و بازگشت به سمت بیرونی منظومه شمسی گرایش به سوی خورشید داشتند. این دو سیاره زمینهساز پراکندگی کمربند سیارک اصلی شده و موادی را برای پر کردن مجدد آن ارسال کردند.
“جان چمبرز” از مؤسسه علوم کارنگی طی گزارشی بصورت آنلاین در نشریه ساینس این چنین می نویسد: کمربند سیارکها در مدل Grand Tack در مراحل بسیار ابتدایی معدوم شد و اعضای بازمانده نمونه بزرگی از ناحیه سحابی شمسی را شامل می شوند. کمربند سیارکها فقط مختص منظومه شمسی ما نیست. ابری از گرد و غبار پیرامون ستارهٔ معروف به زتا لپوریس به کمربندی جوان شباهت دارد. مایکل ژوراس استاد دانشگاه کالیفرنیا اظهار داشت:« زتا لپوریس ستارهای نسبتا جوان است؛ شاید تقریبا همسن خورشید باشد منظومهای که پیرامون زتا لپوریس مشاهده شد، به آنچه که در سالهای ابتدایی منظومه شمسی خودمان اتفاق افتاد شباهت دارد. یعنی زمانی که سیارات و سیارکها شکل گرفتند.»
سایر ستارگان نیز حاوی نشانههایی از کمربند سیارکها هستند. علاوه بر این، پژوهشها درخصوص کوتولههای سفید – ستارههای خورشید مانند در پایان دوره حیاتشان – نشان از موادی سنگی دارد که به سطح خود پخش می شوند؛ پس می توان نتیجه گرفت که چنین کمربندهایی در اطراف منظومههای رو به نابودی امری رایج و متداول است.
سیارکهایی نظیر ایتوکاوا که تصویرش را در اینجا می بینید، شبیه تودههایی از پاره سنگ هستند که بصورت شُل و ول به یکدیگر چسبیدهاند.
بیشتر سیارکهای موجود در کمربند اصلی از سنگ و صخره ساخته شدهاند، ولی تعداد ناچیزی از آنها نیز حاوی فلزات نیکل و آهن می باشند. بقیۀ سیارکها از ترکیبی از مواد یاد شده تشکیل یافتهاند و مواد غنی از کربن در آنها به چشم می خورد. برخی از سیارکهای دور افتاده حاوی یخهای بیشتری هستند. اگرچه این سیارکها به قدر کافی بزرگ نیستند که دارای اتمسفر باشند، اما شواهد و قرائن از وجود آب در بعضی از سیارکها حکایت دارد.
بعضی از سیارکها اندازه بزرگی دارند؛ بیش از ۱۶ سیارک در کمربندی با قطری بیش از ۲۴۰ کیلومتر وجود دارد. بزرگترین سیارکها: وستا، پالاس و هایجیا طولی معادل ۴۰۰ کیلومتر دارند. همچنین این ناحیه در برگیرندهٔ سیاره کوتولهٔ سرس نیز میباشد. سرس با قطر ۹۵۰ کیلومتری به اندازهای بزرگ نیست که سیارهای بالغ در نظر گرفته شود. با این حال، سرس یک سوم جرم کمربند سیارکها را تشکیل می دهد.
سایر سیارکها تودههای از خرده سنگ به شمار می آیند که در اثر جاذبه کنار هم قرار گرفتهاند. اکثر سیارکها به قدر کافی اندازۀ بزرگی ندارند که شکل کروی بدست آورند؛ بلکه شکلی نامنظم و بیقاعده داشته و غالبا شبیه یک سیب زمینی قلمبه هستند. سیارک ۲۱۶ کلئوپاترا به استخوان سگ شبیه است. سیارکها بر اساس ترکیب شیمیاییشان و ضریب انعکاس نور سیارات طبقهبندی می شوند.
سیارکهای نوع C بیش از ۷۵ درصد سیارکهای شناخته شده را تشکیل میدهند. رشتههای C نمایانگر کربن بوده و سطوح این سیارکهای فوق تاریک بسیار تیره هستند. شهاب سنگهای چاندریت کربندار در زمین دارای ترکیبی مشابه بوده و احتمال می رود که قطعات خرد شده سیارکهای بزرگتر باشند. اگرچه سیارکهای نوع C نقش پر رنگی در کمربند دارند، اما بررسی آژانس فضایی اروپا نشان می دهد، اینها فقط شامل چهل درصد از سیارکهای نزدیک به خورشید هستند که از جملۀ آنها میتوان به زیر گروههای نوع B ، نوع F و نوع G اشاره کرد. سیارکهای نوع S دومین نوع متداول محسوب می شوند که ۱۷ درصد از سیارکهای شناخته شده را به خود اختصاص می دهند. این سیارکها در کمربند سیارک درونی به چشم می خورند.
این سیارکها روشنتر بوده و دارای ترکیب نیکل-آهن فلزی با آهن و سیلیکات-منیزیم هستند. سیارکهای نوع M آخرین نوع عمده به شمار می آیند. این سیارکها نسبتا روشن بوده و اکثر آنها از آهن-نیکل خالص تشکیل یافتهاند که در ناحیه میانی کمربند سیارکها یافت می شوند. بقیهٔ سیارکهای باقیمانده عبارتند از نوع A ، نوع D ، نوع E ، نوع P ، نوع Q و نوع R.
ناسا در سال ۲۰۰۷ عملیاتی را تحت عنوان “داون” یا “سپیدهدم” برای بازدید از سرس و وستا انجام داد. فضاپیمای داون در سال ۲۰۱۱ به وستا رسید و قبل از سیر به مقصد سرس در سال ۲۰۱۵ به یک سال در آنجا باقی ماند. طلوع تا پایان عملیات خود در مدار پیرامون سیاره کوتوله باقی خواهد ماند. اگرچه عمده حجم کمربند سیارکها از اجرام سنگی ساخته شده، اما سرس یک جرم یخی است. آثار مواد ارگانیک شناسایی شده در عملیات طلوع نشان می دهد که شاید سرس قبل از فرود در کمربند در مکانهای دور دست منظومه شمسی تشکیل شده است. با وجود اینکه مواد ارگانیک در روی سطح مشاهده شدهاند، نباید اینطور تفسیر کرد که بتوان مواد بیشتری را در سیاره کوتوله یافت.
ماریا کریستینا دی سانکتیس از مؤسسه اختر فیزیک فضایی و سیارهشناسی فضایی در رم گفت: نمیتوان این مسئله را رد کرد که سایر نقاط غنی از مواد ارگانیک موجود است که در بررسیها جایگاهی نداشتهاند. کمربند اصلی در فاصلهای دو تا چهار برابر فاصلهٔ زمین با خورشید در میان مریخ و مشتری جای دارد و ناحیهای معادل ۱۴۰ میلیون مایل را در بر می گیرد. اجرام موجود در کمربند به هشت زیر گروه تقسیم شدهاند و نام آنها از سیارکهای اصلی در هر گروه برگرفته شده است. این گروهها عبارتند از هونگاریاس، فلوراس، فوسیا، کورونیس، ایوس، تمیس، سیبلس و هیلداس.
اگرچه گاهی اوقات هالیوود سفینه هایی را به تصویر می کشد که وارد کمربند سیارکها می شود، ولی این سفر عموما عادی و فاقد رویداد مهم است. چندین سفینه فضایی با موفقیت و بدون هیچ مشکلی به کمربند سیارکها سفر کردهاند؛ از مهمترین آنها می توان به ماموریت فضاپیمای افقهای نو ناسا به پلوتو اشاره کرد. آلن استرن سرپرست ارشد کاوشگر “افقهای نو” می نویسد: خوشبختانه، کمربند سیارکها علیرغم جمعیت بزرگ متشکل از اجرام کوچک به قدری عظیم است که احتمال مواجهه با یکی از آنها بسیار اندک است. اگر میخواهید به قدر کافی به یک سیارک نزدیک شوید تا مطالعات جامعی درباره آن انجام بدهید، باید یکی را مورد هدف قرار دهید. در کمربند سیارکها یک سری مناطق نسبتا تُهى به نام روزنههای Kirkwood وجود دارد. کشش گرانشى غول گازی(مشتری) باعث تهی ماندن این نواحی در مقایسه با بقیه کمربند می شود.
یوهان تیتیوس، اخترشناس آلمانی قرن هجدهم به یک الگوی ریاضی در طرح سیارات اشاره کرد و از آن برای پیش بینی وجود یک سیاره در میان مریخ و مشتری استفاده نمود. اخترشناسان آسمانها را در جستجو برای این جرم گمشده مورد بررسی قرار دادند. در سال ۱۸۰۰ میلادی، ۲۵ اخترشناس گروهی معروف به پلیس سماوی را تشکیل و جستجوی جامعی را ترتیب دادند. اما کشف نخستین جرم در این ناحیه توسط جوسپ پیاتزى یک اخترشناس ایتالیایی انجام شد که عضو گروه نبود؛ وی نام ” سرس” را بر آن نهاد. “پالاس” نیز چندی بعد شناسایی گردید. برای مدتی طولانی این دو را در زمرۀ سیارات جای می دادند؛ تا آغاز قرن نوزدهم میلادی بیش از صد نمونه سیارک کشف شد. دانشمندان آنها را به خاطر اندازه کوچکشان سیارک نامیدند.
ترجمه: منصور نقی لو/ سایت علمی بیگ بنگ
منبع: space.com
کشف دوقلوی همسان خورشید و احتمال وجود حیات در اطراف آن
از دیرباز برخی اهالی علم نجوم معتقد بودند که دوقلوی همسان خورشید ما، در جایی از کیهان وجود دارد. تاکنون این تصور در حد یک فرضیه باقی مانده بود؛ اما به تازگی اعضای تیمی بینالمللی از دانشمندان، مدعی کشف خواهر دوقلوی خورشید شدهاند.
ستارهی تازه کشف شده، هم از لحاظ سن و هم از لحاظ ترکیبات شیمیایی، شباهت بسیاری به خورشید دارد و به همین دلیل است که آن را دوقلوی همسان خورشید لقب دادهاند. جالبتر اینکه حتی احتمال میزبانی این ستاره از سیارهای مشابه زمین (با نام فرضی زمین ۲ یا Earth 2.0) نیز مطرح شده است.
تصور میشود این ستاره که HD186302 نام دارد، حدود ۴.۶ میلیارد سال پیش و از همان ابرهای گازی متولد شده باشد که خورشید را نیز شکل دادهاند. دانشمندان فاصله آن از ما را نیز، ۱۸۴ سال نوری تخمین میزنند.
به گفتهی اعضای تیم تحقیقاتی؛ دوقلوی همسان خورشید در واقع یک ستاره نوع جی رشته اصلی (G-type main-sequence star) و تنها اندکی از خورشید بزرگتر است. این دو ستاره از نظر شدت روشنایی و دمای سطح نیز، شباهت بسیاری به یکدیگر دارند.
به باور متخصصان امر، ستارگان همنژاد در پرورشگاه ستارهای (Stellar nurseries) یکسانی متولد میشوند. پرورشگاههای ستارهای، تودههایی عظیم و چرخنده از غبار و گاز هستند که با فروپاشی خود، ستارگان را در کیهان شکل میدهند. اخترشناسان تخمین میزنند که ۸۵ درصد از ستارهها، یک جفت کیهانی دارند؛ اما به دلیل جدا افتادن آنها از یکدیگر و وجود ستارههای بیشمار در کهکشانها، یافتن این همزادها تقریبا غیر ممکن است
برای یافتن دوقلوی همسان خورشید ، دادههای حاصل از پروژه AMBRE و همینطور دادههای دقیق تلسکوپ فضایی گایا (متعلق به آژانس فضایی اروپا) مورد استفاده قرار گرفت. اخترشناسان به کمک این دادهها، ستارگانی را که از حیث ترکیبات شیمیایی دارای بیشترین نزدیکی با خورشید بودند گلچین کرده و متعاقب آن، نسبت به برآورد سن و خصوصیات حرکتی آنها اقدام کردند. بر اساس نتایج حاصله و مقالهی منتشر شده در مجله اخترشناسی و اخترفیزیک (Astronomy Astrophysics)، ستارهای که دارای بیشترین شباهت سنی و ساختاری با خورشید بوده، همین HD186302 است.
دیگر اهمیت ستارگان همنژاد خورشید برای دانشمندان، احتمال وجود حیات فرازمینی در اطراف آنهاست. این احتمال از آن جهت مطرح میشود که شانس زیادی برای انتقال میکروارگانیسمها بین سیارات مستقر در یک خوشهی ستارهای وجود دارد. به گفتهی ادیب کیان؛ برخی محاسبات تئوری نشان میدهند که احتمال گسترش حیات از زمین به سایر سیارات یا منظومههای فراخورشیدی در گذشتههای بسیار دور، ناچیز نبوده است.
اشارهی او به آخرین بمباران سنگین یا Late Heavy Bombardment است که به ۳.۸ الی ۴.۱ میلیارد سال قبل بازمیگردد؛ دورهای که گمان میرود سیارات سنگی منظومه شمسی، شاهد اصابت تعداد پرشماری سیارک و شهاب سنگ به خود بودهاند. این دانشمند میافزاید:
اگر خوششانس باشیم و این همزاد احتمالی خورشید یک سیاره در اطراف خود داشته باشد، اگر آن سیاره سنگی باشد و در فاصلهمناسبی از ستاره میزبان مستقر باشد، و اگر حیات در آنجا با سرعت زمین شکل گرفته باشد؛ در این صورت باید آن را تحقق یک رویا دانست؛ زمین ۲ که به دور خورشید ۲ میچرخد!
آیا بشر به پلوتو قدم خواهد گذاشت؟
تصویری هنری از شی ۲۰۱۴ MU69 که کاوشگر افق های نو از کنار آن عبور خواهد کرد
به گزارش بیگ بنگ به نقل از ایسنا، “نیوهورایزنز” یا “افقهای نو” فضاپیمای رباتیک ناسا و بخشی از برنامههای فضایی مرزهای نو است که در ۱۹ فوریه ۲۰۰۶ میلادی به سوی کمربند کویپر حرکت کرد. این کاوشگر فضایی که آن را کاوشگر بینسیارهای یا سیارهپیما هم خواندهاند، نخستین فضاپیمایی است که بهسوی پلوتو پرواز کرد و به مطالعه دربارۀ این سیاره کوتوله و پنج قمر تاکنون شناختهشده آن، به ویژه “شارون”(Charon)، پرداخت.
نیوهورایزنز ویژگیهای سیاره شناختیِ پلوتو و قمرهای آن را بررسی و دادهبرداری کرده و یافتههای خود را تدریجا و در خلال کارهای دیگر خود ظرف ماهها و سال آینده به زمین گزارش میکند. سفر طولانی این کاوشگر فضایی با رسیدن به پلوتو خاتمه نمییابد، بلکه طبق برنامهریزیهای از پیشانجام گرفته، کاوشگر فضایی افقهای نو پس از گذر از کنار پلوتو به سراغ کمربند کویپر خواهد رفت تا دستکم با یکی از اجرام این کمربند نیز دیدار کند.
این کاوشگر بالاخره در ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۵(۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ خورشیدی) از کنار پلوتو گذشت و بهسوی کمربند کویپر رهسپار شد. پس از گذشت این فضاپیما از کنار پلوتو در سال ۲۰۱۵، اکنون پژوهشگران به این فکر میکنند که آیا این امکان وجود دارد که روزی انسانها بر روی این سیاره کوتوله قدم بگذارند. پلوتو سیاره کوتوله کمربند کویپر در سامانه خورشیدی است که در هنگام کشف آن در سال ۱۹۳۰ تا ۲۴ اوت ۲۰۰۶ نهمین سیارهٔ سامانه خورشیدی به حساب آمده بود؛ اما اکنون بنا بر تعریف نوین انجمن بینالمللی اخترشناسی، سیاره پلوتون یک سیاره کوتوله و همچنین به عنوان نخستین نمونه از رده جدید جرم فرانپتونی محسوب میشود.
همانطور که در سال ۲۰۱۵، نخستین تصاویر شگفت انگیز از پلوتو توسط نیوهورایزنز ثبت شد. ممکن است افراد با دیدن عکس فوق خیالپردازی کنند و دلشان بخواهد روزی به این سیاره سفر کنند. البته در دنیای امروز خیال پردازیها هم عملی خواهند شد و اکنون با اطلاعاتی که این کاوشگر در اختیار پژوهشگران قرار داده است، میتوانیم امیدوار باشیم که روزی انسانها نیز به پلوتو خواهند رفت. در عین حال، بزرگترین چالش سفر انسان به پلوتو، میزان سوخت است زیرا میلیاردها کیلومتر فاصله بین زمین و پلوتو وجود دارد.
هنگامی که پلوتو و زمین در دو سوی مخالف با یک دیگر بر گرد خورشید قرار گیرند این فاصله نزدیک به ۷٫۵ میلیارد کیلومتر است و این بیشترین فاصلهای است که این دو میتوانند از هم داشته باشند. کمترین فاصله هنگامی است که هر دو در یک سوی خورشید قرار گیرند. نزدیکترین این فاصله نزدیک به ۴٫۲۸ میلیارد کیلومتر است. البته ما نباید امید خود را از دست دهیم زیرا ممکن است پژوهشگران در آینده یک فضاپیمایی توسعه دهند که بتواند به راحتی انسانها را از زمین به سیاره پلوتون ببرد اما باید گفت که این کار ممکن است نیم قرن به طول بیانجامد.
سایت علمی بیگ بنگ / منبع: space.com